استراتژی رسانههای اجتماعی در سال 2023
هر برند موفقی در سال 2023 یک استراتژی رسانههای اجتماعی دارد. هر برندی، صرف نظر از موفقیت، در سال 2023 یک استراتژی رسانههای اجتماعی دارد. اگر این مطلب را میخوانید و به عنوان یک برند، استراتژیای ندارید، این نوشته برای شما نیست.
اما آیا داشتن یک استراتژی رسانههای اجتماعی کافی است؟ قطعاً بخشی از استراتژی شما باید شامل برنامهای برای تعامل باشد. نمایش محتوای تولید شده توسط کاربران (UGC)، برگزاری مسابقات و هدایا، و پاسخ به نظرات به احتمال زیاد بخشی از برنامه تعامل شماست. در سال 2023، این کافی نیست. اشتباه نکنید، میتوانید به برنامهای که توضیح دادم پایبند باشید و ممکن است خوب باشید. منظورم از «کافی نیست» این است که شما در حال ن maximizing عملکرد بالقوهی خود و دستاوردهایتان نیستید.
تعامل مصرفکنندگان با برندها به مراتب صمیمیتر از گذشته شده است. این یک ایده نو نیست و چیزی است که سالهاست به این سمت ادامه دارد. استراتژی سطح بالا که من در بالا به آن اشاره کردم، حداقل انتظارات است. این گذراندن آزمون است. این به معنای کسب نمره عالی نیست. این تفاوت میان یک رویکرد واکنشی و یک رویکرد پیشگیرانه است.
چگونه میتوان یک استراتژی رسانههای اجتماعی پیشگیرانه پیادهسازی کرد؟ در اینجا چند مثال از آنچه من یک استراتژی پیشگیرانه میدانم آمده است.
در جوامع آنلاین خود تعامل کنید
این جوامع ممکن است جوامعی باشند که به عنوان بخشی از برند خود ایجاد کردهاید، اما همچنین ممکن است جوامعی باشند که دیگران ایجاد کردهاند که افرادی همفکر با جمعیتشناسی برند شما را شامل میشوند. واکنشی یعنی یک پست ارسال کنید و سپس به نظرات پاسخ دهید. پیشگیرانه یعنی این کار را بکنید و در عین حال با پستهای دیگران نیز درگیر شوید.
تن صدا مهم است
خواه در پستهای دیگران مشارکت کنید یا با افراد در پستهای خودتان تعامل داشته باشید، تن صدا مهم است. واضح است که بسیار مهم است که در برند خود بمانید، اما این به معنای حس روباتیک نیست. اغلب پاسخهای برندها به نظرات بهگونهای است که احساس میشود مانند یک روبات هستند. مصرفکنندگان از روباتها متنفر هستند. روباتها احتمالاً از روباتها متنفرند. هیچکس روباتها را دوست ندارد و این روزها روباتها در همه جا هستند. اگر مصرفکننده احساس کند که پاسخ شما روباتیک است، شما قبلاً شکست خوردهاید. صادق باشید. نشان دهید که یک انسان هستید.
انسانها را نشان دهید
دلیل این که UGC در چند سال گذشته از محتوای استاندارد محصول بهتر عمل کرده، همین است. UGC غالباً واقعیتر است. مصرفکنندگان خواهان واقعی بودن هستند و میخواهند با برندها ارتباط انسانی برقرار کنند. چندین راه برای دستیابی به این امر وجود دارد، در اینجا دو مثال آمده است:
- مدیر رسانههای اجتماعی که دیوار چهارم را میشکند - شما این را اغلب در TikTok و سایر پلتفرمهای ویدئویی کوتاه میبینید. غالباً، آنها حتی به طور جزئی «برندسازی» را شکسته و جنبه انسانی یک شرکت را نشان میدهند. به طور معمول، این نوع محتوا به دلیل واقعی بودنش بیشتر از محتوای استاندارد کارایی دارد.
- چهرههای برند - مشابه مورد بالا، این ممکن است اعضای دیگر تیم باشد که میتوانند آنچه را که مصرفکنندگان میخواهند ببینند تأیید کنند... اینکه در آن سوی صفحهشان، انسانهای واقعی وجود دارند. زمانی که به درستی اجرا شود، شما میتوانید صداهای مختلف برند را بهصورت همزمان با صدای کلی برند همخوانی کنید. این کار زمانی نتیجه میدهد که «چهرهها» صداهایی واقعی داشته باشند (نه روباتیک).
فقط برای روشن شدن، وقتی میگویم «انسانها را نشان دهید»، نیازی نیست که این کار را فقط با ویدیو یا تصاویر انسانها انجام دهید. گاهی اوقات متن/نظرات به تنهایی میتوانند این کار را انجام دهند.
خودتان را در معرض دید قرار دهید
این یک رویکرد جالب است و بهترین کارکرد را برای برندهایی دارد که به تودهها (نه خاص) appealing هستند، اما میتواند برای هر دو کار کند. از جوامعی که میتوانند به عنوان جوامع درجه اول شما در نظر گرفته شوند، خارج شوید و با جوامعی تعامل کنید که ممکن است همپوشانی داشته باشند. میزان موفقیت شما بستگی به اندازه بازار قابل دسترس کل شما (TAM) دارد. چند برند با این رویکرد پیشگیرانه موفقیت زیادی کسب کردهاند.
در آخر، میخواهم دو TikTok که صبح امروز با آنها برخورد کردم را به اشتراک بگذارم. به طور مضحک، در حین یک استراحت کوتاه از نوشتن این مطلب. اولی یک مثال عالی از یک برند است که رویکرد پیشگیرانهای میگیرد. دیگری اشارهای است از Gary V به موضوعی بسیار مشابه به آنچه این مقاله درباره آن است.
Revlon - https://www.tiktok.com/@revlon/video/7267686549347699998
این عالی بود. Revlon خود را به داستان اضافه کرد پس از اینکه برند آنها ذکر شد. اجرای بینقص. حال، به انصاف، واضح است که Revlon یک برند بزرگ است بنابراین احتمال ذکر آن بسیار بیشتر از برندهای کوچکتر است. میفهمم، اما واقعیت این است که آنها همچنان این رویکرد پیشگیرانه را گرفتند. اغلب برندهای بزرگتر این کار را انجام نمیدهند.
Gary V - https://www.tiktok.com/@garyvee/video/7268694358495415594
او کاملاً درست میگوید. حال، این به عنوان مهمترین کار در Threads معرفی شده است، من نمیدانم که آیا کاملاً با این موافقم یا خیر. فکر میکنم این یکی از مهمترین کارها در بسیاری از پلتفرمهاست. من همچنین در حال حاضر خیلی روی Threads خوشبینی ندارم. زمان ارزشمندترین دارایی ماست و اگر بخواهید چند پلتفرم را برای انجام این کار انتخاب کنید، من TikTok، Instagram، Facebook، YouTube، و X را بر انجام آن در Threads ترجیح میدهم.
پس، آیا شما در استراتژی رسانههای اجتماعی خود رویکرد پیشگیرانهای دارید؟ اگر نه، کی شروع خواهید کرد؟
0 comments