arrow-right cart chevron-down chevron-left chevron-right chevron-up close menu minus play plus search share user email pinterest facebook instagram snapchat tumblr twitter vimeo youtube subscribe dogecoin dwolla forbrugsforeningen litecoin amazon_payments american_express bitcoin cirrus discover fancy interac jcb master paypal stripe visa diners_club dankort maestro trash

Shopping Cart


SMBs هزینه‌ها را به دلیل عدم قطعیت اقتصادی کاهش می‌دهند

SMBs Are Cutting Costs Due To Economic Uncertainty

by john roman

A year ago


Amer و من درباره یک مقاله اخیر در مورد کسب‌وکارهای کوچک و متوسط که تلاش می‌کنند تا به خاطر تورم هزینه‌ها را کاهش دهند، صحبت می‌کنیم.

متن ویدیو:

جان: خیلی از مقالات در مورد SMBها که تلاش دارند هزینه‌ها را کاهش دهند وجود دارد. دو طرف این قضیه وجود دارد: یک سمت کسب‌وکار و سمت دیگر تمام این شرکت‌های فناوری و نرم‌افزاری که قرار است با کاهش کارکنان برخورد کنند.

Amer: بله، فکر می‌کنم که بحث‌های زیادی در مورد آنچه که با تورم و کاهش هزینه‌های مصرف‌کننده اتفاق می‌افتد وجود داشته باشد، اما نه اینکه این موضوع اتفاق نیفتاده، بلکه این بیشتر مشهود است که کسب‌وکارها نسبت به سرمایه‌گذاری یا اشتراک در محصولات حساس‌تر شده‌اند و به نظر می‌رسد واقعاً از ابتدای سال جاری (Q1) این احساس را به عنوان یک آژانس هم داشتیم، تصمیم‌گیری‌ها خیلی طولانی‌تر شده است. اما فکر می‌کنم پرده یا حجاب برداشته شده و مردم واقعاً خواهند گفت که چه چیزهایی برای کسب‌وکار من ضروری است و آیا این پلتفرمی که من ماهیانه ۵۰۰ دلار بابت آن پرداخت می‌کنم، گزینه‌ای ارزان‌تر وجود دارد حتی اگر به خوبی آن نباشد، آیا می‌توانم هزینه‌ها را کاهش دهم یا می‌توانم به یک تابلوی اکسل منتقل شوم؟

جان: نه، فکر می‌کنم واقعیت این است که شما باید همواره این کار را انجام دهید وقتی که کسب‌وکار را اداره می‌کنید، اما می‌دانید، وقتی اوضاع خوب است، تمایل دارید که این موضوع در زیر برنامه‌های دیگر قرار بگیرد و گاهی ممکن است در هزینه‌ها کمی اسراف کنید. می‌دانید، ما در حال انجام این تمرین هستیم که یکی از کارت‌های اعتباری که استفاده می‌کنیم را تغییر دهیم، اما نکته خوب این است که یکی از نتایج عالی این موضوع این است که تمام هزینه‌های مکرر ما برای همه به‌روزرسانی شده و هر کسی مسئول آنها می‌شود. بنابراین، اگر چیزی متعلق به مارکتینگ باشد، مارکتینگ آن را به کارتی که به‌طور خاص برای مارکتینگ طراحی شده منتقل خواهد کرد و بالعکس، اما این ما را مجبور می‌کند تا به تمام این هزینه‌های فردی نگاه کنیم، مثلاً ۲۰ دلار در ماه برای این نرم‌افزار کوچکی که ممکن است دیگر حتی آن را استفاده نکنیم چون ۲۰ دلار در ماه است و حتی به آن توجه نمی‌کنیم، و به نظر می‌رسد که کاربران واقعاً می‌بینند که کنترل‌کننده و حسابداری چه می‌بینند، بنابراین احتمالاً ما هزینه‌های زایدی داریم و فکر می‌کنم که قادر خواهیم بود هزینه‌هایی را کاهش دهیم شاید این موضوع چندان بزرگ نباشد اما ممکن است چند صد دلار در ماه یا چند هزار باشد و این به‌تدریج جمع می‌شود و می‌دانید، فقط داریم برای آن هزینه می‌دهیم، پس فکر می‌کنم و احتمالاً هرچه کسب‌وکار کوچک‌تر باشد، این موضوع مهم‌تر است، اما چیزی است که همه ما باید انجام دهیم، پس جای تأسف است که ما در یک رکود اقتصادی هستیم. آیا می‌توانیم بگوییم که افت اقتصادی که در آن هستیم ما را مجبور به این کار می‌کند اما این یک چیز سالم است و چیزی است که همه ما باید انجام دهیم و نباید به‌طور زاید هزینه کنیم.

Amer: من فکر می‌کنم وقتی ما در حال رشد هستیم، هرکس که در حال رشد است، واکنش ناخودآگاه نسبت به سرمایه‌گذاری‌ها یا هزینه‌ها هرچه که نامش بگذارید، این است که «هی، من همه این راه‌حل‌های فناوری را به کار برده‌ام و آنها به من در رشد کمک می‌کنند» زیرا هزینه‌های مصرف‌کننده واقعاً آن را رانندگی می‌کند. من نمی‌گویم که این هیچ ارتباطی با فناوری ندارد، فناوری تأثیراتی دارد، اما ما نمی‌نشینیم و تجزیه و تحلیل می‌کنیم که «هی، اگر من از CRM یا ابزار بازاریابی ایمیل استفاده می‌کنم، افزایش عملکردی که آنها برای من فراهم می‌کنند چیست» زیرا همه اینها به‌طور جمعی به شما یک افزایش می‌دهد و شما احساس خوبی درباره آن دارید وقتی که فکر می‌کنم به یک سطح رشد یا افت رسیدیم، اینطور می‌شود که گویا باید هر راه‌حل یا پلتفرم را که من استفاده می‌کنم به‌طور میکرو تقسیم‌بندی کنم و تجزیه و تحلیل کنم که این واقعاً چه فایده‌ای برای من دارد، آیا این به رشد من کمک کرده یا اینکه موفقیت شما با سایر پلتفرم‌ها پنهان شده است. سپس به نکته شما فکر می‌کنم که ما نباید اینکار را انجام دهیم، باید این را انجام دهیم، نمی‌دانم، ممکن است بصورت سه‌ماهه یا سالانه بسته به کسب‌وکار و هزینه‌های آنها باشد، اما فکر می‌کنم وقتی با آن رشد راحت هستید و اینطور فرض می‌کنید که «هی، ناخودآگاه من یک پک فناوری را درست کرده‌ام که نیروی محرکه‌ی این بوده و برای من خوب عمل می‌کند» و وقتی که این به دیوار می‌خورد و می‌شکند، اینطور می‌شود که «چه چیزی در اینجا خراب شده است؟»

جان: بله، نه، شما می‌دانید که هفته گذشته لحظه‌ای داشتم که با یکی از دوستان بسیار، بسیار خوبی صحبت می‌کردم که شما او را می‌شناسید و شما هم با او دوست هستید. ما درباره برخی از بهترین شیوه‌ها صحبت می‌کردیم و من گفتم «هی، می‌دانید، ما در اینجا در این اسلاکی داریم صحبت می‌کنیم، چرا من شما را به اسلاک متصل نکنم و شما می‌توانید فقط در اسلاک ما باشید و ما هم می‌توانیم در اسلاک شما باشیم و می‌توانیم اعضای تیم را بیاوریم و همه را با هم هماهنگ کنیم» و من درخواست اسلاک را فرستادم. گفتم «آیا می‌خواهید این کار را انجام دهید؟» او گفت «بله، بفرست» و سپس گفت «اوه، این اسلاک پولی است، من اسلاک پولی ندارم» و این یک شرکت نسبتا بزرگ است، می‌دانید. آنها در حال انجام هشت رقم در درآمد سالانه هستند، اگر نه نزدیک، بنابراین این یک شرکت با اندازه نسبتاً خوب است و آنها از اسلاک رایگان استفاده می‌کنند و من شروع به فکر کردن کردم که ما ماهیانه چند صد دلار برای اسلاک خود پرداخت می‌کنیم، آیا ما به اسلاک پولی نیاز داریم؟

Amer: من

جان: بله، منظورم این است که من فکر می‌کنم نیاز دارم، اما سپس شروع می‌کنم به فکر کردن که «آیا واقعاً نیاز دارم؟» آیا می‌توانستم بدون آن ادامه دهم؟ فکر می‌کنم ممکن است. اکنون مزایایی وجود دارد، برخی از موارد و ویژگی‌ها در اسلاک و اینکه تاریخچه چت خود را از دست ندهید، واقعاً برخی مزایا وجود دارد که من هر روز به‌طور منظم از آنها استفاده می‌کنم. نمی‌توانم به شما بگویم چقدر، چقدر مرتباً به اسلاک می‌روم و کنترل + F را فشار می‌زنم و چیزی را جستجو می‌کنم که این ممکن است یک یا دو سال پیش بوده باشد. نمی‌دانم اگر ضروری است یا نه، ولی خوب است که داشته باشیم. نمی‌دانم اگر نیاز به داشته باشم یا نه.

Amer: نکته جالب این است که در واقع یک اتفاقی در هفته‌های گذشته افتاده و من به‌طور اتفاقی در مغازه‌ای بودم و چند اپلیکیشن Shopify را دیدم که به‌طور نامحدود برنامه‌هایی دارند و ممکن است آنها اجازه استفاده دریافت کرده باشند یا هر چیزی، و آنها می‌گفتند «اوه، باید یکی از برنامه‌های پولی را انتخاب کنید». حالا آیا ما وارد این اقتصاد شده‌ایم، هرچند اسلاک یا پلتفرم‌های دیگر، جایی که آنها خواهند گفت «هی، می‌خواهید از اسلاک استفاده کنید، باید پولی پرداخت کنید» و من فرض می‌کنم، نمی‌گویم که اسلاک این کار را خواهد کرد یا Microsoft teams یا هر کس دیگری که مدل‌های freemium دارد، ولی فکر می‌کنم که در این مورد بحث‌های زیادی خواهد بود زمانی که مردم شروع به لغو اشتراک کنند، خوب، اگر نتوانیم افراد را حفظ کنیم و نگهداری نداشته باشیم، پس چطور می‌توانیم این صدها هزار کاربر را به یک برنامه پولی تبدیل کنیم؟ ممکن است برنامه‌ای پریمیوم نباشد، اما ۱۰۰ دلار در ماه بهتر از صفر دلار در ماه است.

جان: نه، درست می‌گویید. این طرف دیگر این معادله است، بنابراین شما این کسب‌وکارها را دارید که سعی می‌کنند هزینه‌ها را کاهش دهند و سپس به‌طور غیرمستقیم از طریق کاهش کارکنان بر طرف دیگر تأثیر می‌گذارد، به‌طوری که ناگهان درآمدهای آنها در حال کاهش است و آنها باید فاصله درآمدها را پر کنند. بنابراین افرادی که باقی مانده‌اند یا افرادی که شاید پرداخت نمی‌کردند، تلاش می‌کنند درآمدی از آنها بگیرند. این یک تعادل عجیب است.

Amer: فکر می‌کنم این فضا وجود خواهد داشت که نمی‌دانم آیا یادتان می‌آید، احتمالاً زمانم را می‌چرخانم، اما فکر می‌کنم مثل ۱۰ یا ۱۵ سال پیش بود و هنوز هم تا حدی قابل‌اعمال است، اما یک زمانی بود که ما از این نمودارها استفاده می‌کردیم، فکر می‌کنم که حالا برای AI استفاده می‌کنیم، اما قبل از این به عنوان بازاریابی استفاده شد، به‌طوری که یک نمودار دایره‌ای بود و برای هر زیرمجموعه‌ای از بازاریابی، حدود ۲۰ تا ۳۰ تا ۴۰ شرکت وجود داشت که می‌توانستید از بین آنها انتخاب کنید که در این فضای رقابتی بودند و البته برخی از آنها تداخل داشتند. و چه اتفاقی افتاد که در یک زمان، این شرکت‌ها کاهش زیادی پیدا کردند یا ادغام و اکتساب‌هایی انجام شد، هرچه که نامش می‌گذارد و سروصدا به طور قابل‌توجهی کاهش یافت و شرکت‌هایی که واقعاً موفق بودند، بر چالش‌ها پیروز شدند یا هر چیزی که مورد نظر است. فکر می‌کنم چندین بار درباره نمونه Constant Contact صحبت کردیم، که در گروه MailChimp بود، و parot و maretto، من آخرین باری که کسی از parot یا maretto یاد کند را به یاد نمی‌آورم و Bronto که در یک زمان بزرگ بود، اکنون دیگر وجود ندارد. بنابراین فکر می‌کنم که اکنون چه خواهد شد، یک افزایش بزرگ یا حداقل یک بیداری از راه‌حل‌های کوچک‌تر وجود خواهد داشت که محصولات مشابه یا یکسانی را با قیمت پایین‌تر ارائه می‌دهند.

جان: بله، منظورم این است، ما درباره Klaviyo به مقدار زیادی صحبت کرده‌ایم، این دقیقاً همین خواهد بود. این شرکت‌های بزرگ‌تر خواهند بود که این مخالفان وارد می‌شوند و سعی می‌کنند آنها را مختل کنند و می‌دانید، شما می‌بینید که MailChimp این شرکت بزرگ بوده، Klaviyo این کار را برای آنها انجام داد، اما این چرخه‌ای است و اگر Klaviyo مراقب نباشد، کسی این کار را برای آنها انجام خواهد داد، اما برای همه آنها همینطور است.

Amer: و این در هر چیزی صدق می‌کند. من اهمیتی نمی‌دهم اگر این

جان: این مربوط به Prella و BattlBox است.

Amer: ۱۰۱ درصد

جان: ۱۰۰ درصد، اگر کسی بیاید و اگر ما بیش از حد راحت باشیم و متوقف شویم یا ارزش و پشتیبانی و تجربه‌ای که مشتریانمان مستحق هستند را ارائه نکنیم، کسی ما را مختل خواهد کرد. کسی باید ما را مختل کند اگر ما شروع به انجام چنین رفتاری کنیم.

Amer: جالب است، من در اجلاس Shopify Enterprise بودم و با چند نفر از آژانس‌های بزرگتر و تأسیس شده صحبت می‌کردم، افرادی که سال‌ها در این اکوسیستم بودند. چند نفر می‌گفتند، «اوه، همه این افراد جدید وارد می‌شوند و ما را زیر قیمت قرار می‌دهند، دارند این کارها و خدمات را انجام می‌دهند» و من پاسخ دادم«خوب،» و آنها گفتند «منظور شما چیست خوب؟» من گفتم «تنها راهی که می‌توانید جوان و نوآور بمانید این است که در کنار جوان‌ترها و نوآور بمانید.»

جان: شما را بهتر می‌کند.

Amer: درست است و ما به این موضوع نیاز داریم و من دوست دارم.

جان: و اگر شما تطبیق ندهید، می‌میرید.

Amer: ۱۰۰ درصد و این در هر چیزی است، در زندگی، در ورزش، در سیاست، در کسب‌وکار، در فناوری، شما هر چیزی که نام ببرید، باید وارد شوید و در مورد آن صحبت‌های زیادی وجود دارد و من با چند توسعه‌دهنده صحبت می‌کردم و آنها فکر می‌کنند که AI خواهد بود که یک جهش بزرگ میزند اما موضوع آنها این بود که «اوه، من نمی‌خواهم وارد این شوم، احساس راحتی خود را دارم، این تصمیم شماست، اما می‌دانید، نوشتن روی دیوار است، اگر ایستادگی نکنید، کنار گذاشته می‌شوید، و من نمی‌گویم که بدون کار یا شغف خواهید بود، اما فرصت‌های شما بسیار محدودتر خواهند شد».

جان: بله، این بسیار درست است.

<