مسائل بعد از قسمت ۲ به سرعت تشدید شد. جیل مورهوس، که مسئول شهرت برند برای فاب فیت فان است، با من تماس گرفت و در نهایت در همان هفته در یک تماس تلفنی با هم ارتباط برقرار کردیم. جیل این موضوع را درک میکند. او بیش از ۷ سال با این شرکت بوده و وقتی با او صحبت میکنید به وضوح میتوانید متوجه شوید که او نسبت به شغلش و فاب فیت فان Passion دارد. من واقعاً نمیدانستم که باید انتظار چه چیزی را داشته باشم با این تماس تلفنی. این تماس تلفنی یک تماس معمولی خدمات مشتری نبود زیرا راهی برای حلوفصل مشکل وجود نداشت و من در زمینه جعبه اشتراک اطلاعات زیادی داشتم. من به دنبال بازپرداخت یا اعتبار یا هر نوع امتیاز دیگری نبودم و قرار نبود که «مقالههای تجربی» خود را حذف کنم.
این تماس تلفنی قطعاً غیررسمی بود. جیل فهرستی از شکایات من را تهیه کرده بود و میخواست درباره هر یک صحبت کند. من تحت تأثیر قرار گرفتم. وقتی درباره هر یک صحبت میکردیم، به مسائلی پرداخته میشد که معمولاً مایل به صحبت درباره آنها نیستید: نقشه راه محصول/فناوری، عدم آموزش صحیح یک عضو خدمات مشتری و مواجهه با یک نقض داده. این تماس تلفنی شبیه گفتوگویی بین دو حرفهای در زمینه جعبه اشتراک بود که در حال بحث درباره مشکلات بودند.
یکی از نکات مثبت صحبت این بود که جیل به شدت نسبت به تجربه مشتری اهمیت میدهد. همچنین احساس کردم که فاب فیت فان هم به طور کلی اهمیت میدهد. مدیریت تجربه مشتری همیشه یک چالش است. در BattlBox و Carnivore Club، این اولویت اول ماست. با این حال، همهکس تجربه خوبی ندارد. ما مشتریانی داریم که به اصطلاح «طوفان کامل» هستند و تجربه بدی داشتند.
من امروز یک جعبه بزرگ از آنها دریافت کردم و پر از چیزهای جالب بود (بهخصوص فاب فیت فان برای او که حتی از وجود آن مطلع نبودم).
بهرحال، من از مکالمهام با جیل لذت بردم و میتوانم با اطمینان بگویم که او یک دارایی واقعی برای فاب فیت فان است، اما من یک احساس قوی دارم که آنها کاملاً از این موضوع آگاهند.
0 comments