در این قسمت مهم از پادکست پادجانکشن، مجریان صدف بینون و مت ادمنسون درباره مزایای دیدگاههای متنوع در یک پادکست صحبت میکنند، به همراه نقش حیاتی همکاری و مزایای ضبط دستهای، همه اینها با نکتههای کارشناسی از همکار میزبان ASOM Pod، جان رومن هدایت میشود.
- تولید محتوای مشترک: همکاری کلیدی است و ASOM Pod قدرت آن را در دنیای پادکست به نمایش میگذارد. با جمع کردن چهار متخصص از حوزههای مختلف (آژانس، برند، نرمافزار و بازاریابی)، این پادکست دیدگاههای متنوع و محتوای غنیتری را ارائه میدهد. این رویکرد مشترک نه تنها بحث را غنی میکند بلکه بار کاری را نیز تقسیم کرده و تلاشهای تبلیغاتی را از طریق شبکه هر میزبان تقویت میکند.
- کارایی از طریق ضبط دستهای: جان به کارایی ضبط دستهای چندین قسمت در یک جلسه اشاره میکند. این روش یک خط محتوای ثابت را تضمین میکند، فرکانس هماهنگی را کاهش میدهد و بهترین استفاده را از زمان و منابع میبرد. به عنوان مثال، ASOM Pod چندین قسمت را در طول کنفرانسها ضبط میکند و از حضور میزبانها در یک مکان استفاده میکند.
- تعامل چهره به چهره موجب افزایش تعامل میشود: با وجود چالشهای لجستیکی که ASOM Pod با آنها مواجه است، جان اعتقاد دارد که ضبط به صورت حضوری موجب تقویت شیمی و تعاملات پویاتر میان میزبانان میشود. این قسمت بر اهمیت ضبطهای حضوری برای حفظ گفتمانهای جذاب و طبیعی تأکید میکند، که دستیابی به آن از راه دور دشوارتر است.
اگر از این قسمت پادجانکشن لذت بردید و میخواهید بیشتر در دنیای پادکستینگ غوطهور شوید، از قسمتهای آینده ما غافل نشوید! همین حالا در پلتفرم پادکست محبوب خود ثبتنام کنید! امروز با قدرت پادکستینگ کسبوکار خود را متحول کنید!
متن پیادهسازی شده از ویدیو:
صدف بینون: به پادکست پادجانکشن خوش آمدید. این یک نمایش برای پادکستسازانی است که از پادکست خود برای رشد کسبوکارشان استفاده میکنند. من صدف بینون هستم و در کنار من بهترین مت ادمنسون است.
مت ادمنسون: بهترین. خیلی خوبه. اینو نگهداریم. بیل و تد. خیلی خوب. حالا سنم معلوم شد. آیا این نمایش را تماشا کردهاید؟
صدف بینون: اه، نه.
مت ادمنسون: هرگز فیلم بیل و تد را ندیدهاید؟
صدف بینون: نه، سعی کردم. نشد. داداش.
مت ادمنسون: داداش. چرا نه؟
صدف بینون: نه.
مت ادمنسون: باشه.
صدف بینون: من فقط نتونستم.
مت ادمنسون: متأسفم بابت این. متأسفم، بچهها. نیمی از شنوندگان حالا میگویند، نه، به شنبه شب زنده گوش نمیدهند.
صدف بینون: اوه نه، برگردید، برگردید، برگردید. در این قسمت، شما خواهید آموخت.
در چهار قسمت آینده، دیدگاههایی از جان رومن داریم، که همکار میزبان ASOM Pod است. و این اولین قسمت از چهار مینیسری است که داریم.
[00:01:00] در این قسمت خاص، شما خواهید آموخت که چگونه میتوانید از دیدگاههای مختلف برای ایجاد محتوای جذاب استفاده کنید. شما خواهید آموخت که، گفتگوهای موجود نیز میتوانند به عنوان محتوای ارزشمند در پادکست شما مورد استفاده قرار بگیرند. و در نهایت، چگونه تعهد به تولید محتوای متوازن واقعاً شما را در دنیای پادکست متمایز میکند.
مت ادمنسون: خیلی خوب. و باید گفته شود که جان یک افسانه واقعی است. بله. من چند هفته پیش جان را ملاقات کردم.
صدف بینون: بله، ملاقات کردید.
مت ادمنسون: بله، در سمینار زیر (Sub Summit) 2024. در آنجا با جان آشنا شدم. او چه افسانهای است. ما در مکانی به نام گاز مانکی (Gas Monkey) ملاقات کردیم، که یک مکان پرطرفدار ماشین در دالاس، خارج از دالاس، تگزاس است. ظاهراً یک برنامه تلویزیونی است. نه اینکه من بدانم، چون قطعاً آن را ندیدهام.
اما در آنجا با جان بر سر غذایی عالی ملاقات کردم، پس منتظر این قسمت هستم، چون جان افسانه است. و من واقعاً، آنها را دیدم که ضبط زنده پادکسترهای فوقالعاده را انجام میدهند. اوه، آیا دیدید؟ بله، فوقالعاده بود. اوه، خوب است. چهار نفر به خوبی با هم تعامل میکردند. مثل اینکه [00:02:00] وقتی فقط دو تا از ما هستیم، واقعاً کار سختی است.
داستان واقعی است. بله، این یک داستان بسیار واقعی است، اما آنها چهار نفر دارند، بنابراین شما نوعی مثل، واه، خوب انجام میدهید. بنابراین، بله، واقعاً جذاب است. پس آیا میخواهیم اکنون فیلم را پخش کنیم؟ بله،
صدف بینون: بله، ما آن را پخش میکنیم.
مت ادمنسون: پخش فیلم. پس این است جان رومن. صدف و من بعد از این برمیگردیم.
صدف بینون: جان، میدانم که شما مهمان بسیاری از پادکستها بودهاید و به تازگی خودتان ASOM Pod را راهاندازی کردهاید.
درباره الهامبخش آن به ما بگویید.
جان رومن: البته. بنابراین، من، میدانید، در بسیاری از پادکستهای دیگر بودهام، البته در حال حاضر احتمالاً چندین دوجین. و، یکی از دلایلی که من این کار را انجام میدهم، لذت میبرم. خوب، در مورد چیزهایی که برای ما کار میکنند یا کار نمیکنند صحبت کنیم امیدوارم که یک لحظه آها برای کسی که گوش میدهد ایجاد شود که آنها بگویند، اوه، میتوانم این را امتحان کنم یا اوه، داشتم آن را انجام میدادم.
[00:03:00] اما حالا در مورد این، سال پیش، من یک تماس هفتگی با آژانس توسعهای که از آن استفاده میکنیم داشتم. و تماس در ابتدا اینطور بود که پروژههایی که در حال کار روی آنها هستیم را مرور کنیم، اما بعد این به چیزی تبدیل شد که فقط دربارهٔ چیزهایی که کار میکنند، چیزهای که کار نمیکنند، صحبت کنیم.
و ما متوجه شدیم که احتمالاً موارد مهمی برای هرکس که به ما گوش میدهد وجود دارد. ما گفتیم، ما این را ضبط خواهیم کرد. به هر حال در حال ملاقات هستیم. بیایید فقط آن را ضبط کنیم. ببینیم که آیا چیزهای خوبی در آنجا وجود دارد و فقط آنها را در شبکههای اجتماعی منتشر کنیم، به صورت کلیپهای یک دقیقهای یا دو دقیقهای قابل هضم.
و ما این کار را چندین ماه انجام دادیم. و گفتیم، مرد، چیزی کم داریم. مثلاً، ما داریم سعی میکنیم بفهمیم چه چیزی کم داریم و میدانید، او یک آژانس دارد و من یک برند دارم و ما گفتیم، میدانید، ممکن است دیدگاههای دیگری وجود داشته باشد که به آنها فکر نکردهایم. بنابراین من با یک آقای به نام جیمی کیم، که یک پلتفرم ایمیل به نام Sendlane دارد، تماس گرفتم و او واقعاً میتواند یک کلاس آموزشی در مورد رسانههای اجتماعی بنویسد.
مثل، مدل آنها تماماً نیست، اما آنها واقعاً فقط یک خط پایپلاین از مشتریان بالقوه از طریق رسانههای اجتماعی ایجاد میکنند که در آن فقط آموزشی، بهترین شیوهها در حوزه ایمیل را ارائه میدهد و این در نتیجه یک قیف برای شرکت ارسالکننده میشود. بنابراین با او تماس گرفتم و گفتم، هی، این یک ایده وحشی است، میدانید، ما یک آژانس داریم، من یک برند را اداره میکنم.
شما نرمافزاری دارید که کمی متفاوت است، بنابراین شما احتمالاً دیدگاه متفاوتی نسبت به همه اینها دارید. و او گفت، مرد، من همان ایده را دارم. و مانند یادداشتها به من نشان داد، مثل اینکه ما هر دو. در حال داشتن همان فکر بودیم، او سپس دریافت کرد، راست میگویید، ما نیاز به یک بازاریاب دیگر داریم. و او یک بازاریاب پیدا کرد که مناسبترین فرد بود و این همین بود.
بنابراین خیلی خوب است، ASOM به معنای آژانس، اپراتور SAS و بازاریاب. بنابراین چهار دیدگاه منحصر به فرد و ما به مسابقه رفتیم، کمی متفاوت. ما آن را به صورت حضوری فیلمبرداری میکنیم،
صدف بینون: که،
جان رومن: که، در دنیای پساکووید، کمی غیرمعمول است. و بله، این است.
صدف بینون: این خیلی خوب است. بنابراین، از اینکه شما چهار نفر با دیدگاههای مختلف در یک ایده یا یک فکر صحبت میکنید، خوشحالم.
فکر کنم این یک مکالمه خوب و جامع است که انتظار داشتم.
جان رومن: این و این امید است. این امید است که یک تصویر کامل از موضوعات در تجارت الکترونیک را ارائه دهد.
صدف بینون: بله. بنابراین چگونه شما این کار را مدیریت میکنید؟ زیرا، منظورم این است که، شما چقدر ضبط میکنید؟ چطور این کار را میکنید؟ [00:06:00]
جان رومن: بنابراین ما به خودمان لطفی نمیکنیم. من در آتلانتا زندگی میکنم.
صدف بینون: خب،
جان رومن: جیمی در آستین زندگی میکند. امیر در شیکاگو زندگی میکند. و برایان در شمال شرقی زندگی میکند. او در کانکتیکات زندگی میکند. بنابراین ما از نظر جغرافیایی پراکنده هستیم. بنابراین ماه گذشته ما چهار قسمت اول را ضبط کردیم.
صدف بینون: باشه. خب،
جان رومن: من یک نوزاد دارم، بنابراین نمیتوانم سفر کنم یا نمیتوانستم سفر کنم.
بنابراین همه به آتلانتا پرواز کردند. ما در یک پنجشنبه شب شام خوردیم و تمام روز جمعه، فقط چهار قسمت را ضبط کردیم. ماه آینده یک کنفرانس زیر (Sub Summit)
صدف بینون: که ،
جان رومن: که همه ما واقعاً به آنجا خواهیم رفت.
صدف بینون: اوه، خوب است.
جان رومن: بنابراین ما فقط، دو پرنده، یک سنگ. ما همگی در این مکان برای سه روز خواهیم بود.
ما یک استودیو برای چند ساعت در روز دوشنبه و چند ساعت در روز سهشنبه اجاره کردیم. ما چهار قسمت دیگر را ضبط خواهیم کرد و سپس ما در کنفرانس، یک قسمت زنده خواهیم داشت.
بنابراین بعد از هفته آینده پنج قسمت خواهیم داشت تا به خط محتوای خود اضافه کنیم. و بعد از آن، فقط یکبار در ماه خواهد بود.
میدانید، یک روز در جایی. بنابراین آنها به آتلانتا آمدند. بنابراین فکر میکنم در ژوئیه، ما به کانکتیکات خواهیم رفت و برایان از ما میزبانی خواهد کرد. بنابراین این یک تعهد زمانی بسیار زیاد است، میدانید، خارج از شهر رفتن.
صدف بینون: اگر این شما را کنجکاو کرد و میخواهید قسمت کامل را ببینید، مطمئن شوید که به نمایش اشتراکگذاری میکنید. ما مکالمات فوقالعاده بیشتری در راه داریم.
مت ادمنسون: خوب، خوش آمدید. صدف و من فقط در حال گفتوگو هستیم در حالی که داریم به آن میانپرده گوش میدهیم. اوه، پس جان رومن، پادکست فوقالعاده ASOM Podcast، یک پادکست نسبتاً جدید است. کاری که آنها انجام میدهند. و همانطور که گفتم، در سمینار زیر [Sub Summit]، من شاهد ضبط زنده آنها بودم و واقعاً شیمی جالبی بین این چهار نفر وجود دارد.
صدف بینون: بله، من هم این را متوجه شدم.
مت ادمنسون: همچنین جالب است زیرا میدانم اگر من یک پادکست با چهار نفر از دوستانم انجام دهم، مثل یک رقابت خواهد بود که چه کسی بیشتر صحبت کند، اما نه، طرز کار آنها، به فکر من، و شیوهای که آنها این کار را مدیریت میکنند، بسیار هوشمندانه است، اما چیزی که من در مورد آنها دوست دارم، این است که آنها شروع کردند به انجام کاری و احساس کردند که احساس درستی ندارد، مثل اینکه چیزی کم است، و بنابراین سرانجام چهار نفر از آنها، چهار تخصص مختلف، چهار نفر مختلف، چهار نقطهنظر متفاوت
و من واقعاً این را دوست دارم زیرا به نوعی فشار را در زمینه تولید محتوا کاهش میدهد.
این چهار نفر هستند که پادکست را در کانالهای اجتماعی خود به طور مستقل تبلیغ میکنند،
صدف بینون: بله.
مت ادمنسون: همگی در شبکههای خود، [00:09:00] و من فقط فکر کردم، این یک ایده بسیار هوشمندانه است. من متعجبم که چرا افراد بیشتری در این کار نیستند.
آیا میدانید چه میگویم؟ اما من، من، من آنچه را که آنها انجام میدهند دوست دارم.
عاشق این کل ایده ساختن یک تیم هستم که بتوانید با آن پادکست کنید. این مزایای خاص خود را دارد، همانطور که آنها صحبت کردند. اما بله، جالب است.
صدف بینون: بله، کاملاً موافقم. من دوست دارم که، عذرخواهی میکنم،
مت ادمنسون: میکروفون خود را تنظیم کنید.
صدف بینون: بله، من واقعاً دوست دارم که چهار دیدگاه مختلف، چه دیدگاههای متفاوت شامل شوند.
بله، در یک موضوع خاص. و میدانید، آنها ... فکر میکنم نکتهی خوبی دربارهی آن وجود دارد، نه اینکه، من تمام قسمتهای آنها را ندیدهام، اما، این نیست که آنها با هم اختلاف نظر داشته باشند. این فقط این است که آنها چیزی را به بحث اضافه میکنند. بله.
مت ادمنسون: آنها در حال توسعه آن هستند. بله. بنابراین این چه معنایی برای ما در بازاریابی دارد.
این چه معنایی برای ما در SaaS دارد و آنها در حال توسعه آن و داشتن گفتوگو در مورد آن هستند.
صدف بینون: و برای کسی در زمینه تجارت الکترونیک، این یک پادکست بسیار ارزشمند خواهد بود،
مت ادمنسون: این آن چیزی است که در حال انجام آن هستند. من علاقهمندم ببینم آنها چقدر طول میکشند.
زیرا، به این معنا که آنها واقعاً شروع قوی دارند، میدانید، از نظر تبلیغات، آنها تبلیغات زیادی انجام دادند. در سمینار زیر [Sub Summit] و در حال جلب شنوندگان به نمایش، که به نظرم عالی است.
اما فکر میکنم آنها به زودی باید آن را به سود تبدیل کنند تا هزینههای سفر را پوشش دهند. یا باید برخی مزایایی وجود داشته باشد که هزینه سفر را توجیح کند. در حقیقت، دو روز در ماه خواهد بود. تا زمانی که به جایی پرواز کنید، یک روز ضبط کنید و به خانه برگردید، این حداقل دو روز خواهد بود.
و بنابراین برای اینکه آن زمان را اختصاص دهید، فکر میکنم این چیز بزرگ خواهد بود. بنابراین اگر شما، میدانید، اگر در حال فکر کردن به انجام یکی از این پادکستها هستید، باید چیزهایی را در نظر بگیرید. یکی از آنها زمان خواهد بود، بهویژه اگر شما این را به صورت حضوری انجام داده باشید. در تئوری میتوانید بگویید که ما قصد داریم یک پادکست چهار نفره داشته باشیم، اما این را بیش از آن انجام دهید، [00:11:00] میتوانید همانطور که میگویید پادکست چندنفره انجام دهید.
و بنابراین ضبط از راه دور، این آسانتر است، یعنی و این راحتتر است و بیشتر اقتصادی است ومن شاید این جایی باشد که باید شروع کنید. اما پس از ضبط پادکستها، متوجه میشوید، جایی که میتوانید، شما و من آن را به صورت از راه دور انجام دادیم، و بعداً وقتی اینگونه در استودیو هستیم که در کنار هم هستیم، همیشه خیلی بهتر است.
بله.
صدف بینون: بله، قطعاً.
مت ادمنسون: همیشه خیلی بهتر است. این به این معنا نیست که این کار باید اینگونه انجام شود، زیرا میدانید، ما مهمانان را از راه دور مصاحبه میکنیم. ما این کار را روی بسیاری از پادکستها انجام میدهیم، مانند، آن را با جان رومن انجام دادهاید. بنابراین به این معنا نیست که نمیتوانید آن را از راه دور انجام دهید. اما فکر میکنم اگر میخواهید، بهویژه اگر به تکیه بر گفتمان، [00:12:00] تکیه دارید، که من به شدت به آن تکیه دارم، بسیار دوست دارم.
فکر میکنم گفتمان و این چیزها در واقع معمولاً به صورت حضوری بسیار بهتر است. بنابراین این یک تصمیم بزرگ برای [00:12:00] گرفتن است، نیست؟ اما این کل ایده پادکست چهار نفره یا پادکست سه نفره، نوعی پنل گفتگو بدنه خوبی است. اوه! من فکر کردم زمانی که ما آن پادکست تجارت الکترونیک را در آن سالها انجام دادیم، باید سه نفر دیگر را پیدا میکردم که این کار را با آنها انجام دهم، زیرا این کار را بینهایت آسانتر میکند. و شاید این همان چیزی باشد که باید با EP انجام دهم. شاید فقط بروید و سه نفر دیگر را بگوید، بیایید، میدانید، شاید، شاید نه. اما نه، فکر میکنم خیلی جالب است. آیا پادکست، پادکست فوقالعاده را شنیدهاید؟
صدف بینون: من اولین آن را گوش دادم و واقعاً آن را سرگرمکننده یافتم. در واقع، اطلاعات زیادی در آن بود. اما گوش ندادم به هیچ کدام از قسمتهایی که بعد از آن آمدند؛ و فکر میکنم آنهایی که در سمینار زیر [Sub Summit] ضبط شدهاند، احتمالاً برای ماه بعد خواهند بود، زیرا آنها اوایل ژوئن ضبط کردهاند.
مت ادمنسون: بله،
صدف بینون: برای تمام جون. و سپس بله،
مت ادمنسون: بله. و چطور آن را برای شما مفید یافتید؟ [00:13:00]
صدف بینون: فکر میکنم چون مانند، من، من کسبوکار تجارت الکترونیک ندارم، اما آنچه آنها دربارهاش صحبت میکنند، برای کسی که یک کسبوکار دارد، مفید است. بنابراین این فقط چهار نفر نیستند که فقط سرگرم شوند و گفتگو کنند و شما فقط گوش میدهید.
در واقع اگر شما یک کسبوکار تجارت الکترونیک داشتید، این میتوانست مفید باشد.
مت ادمنسون: بله، کاملاً. و فکر میکنم به دلیل اینکه چهار نفر درگیر هستند، این رفت و برگشت در حال انجام است. شما خسته نمیشوید، آیا نه؟ بله، بنابراین متوجه شدم زمانهایی که با مردم مصاحبه میکنیم، گاهی اوقات با افرادی هستیم که، اگر با کسی مصاحبه کنید که به قدری در پادکستها کار کرده باشد، معمولاً این گفتوگو به این صورت است. یک مقداری مانند این، ما به رفت و برگشت میپردازیم. اما گاهی اوقات، به تازگی، نمیخواهم بگویم چه کسی، من یک پادکست ضبط کردهام و شخصی که من در حال ضبط آن هستم، به راحتی صحبت میکند. او، بله.
صدف بینون: آه، بله.
مت ادمنسون: و خیلی سخت بود که هر کلمه را گیرم. مثل خودم واقعاً سخت بود که هیچ کلمهای بگویم. بنابراین با چهار نفر، این کار خیلی سختتر میشود. و بنابراین، به عنوان یک [00:14:00] شنونده، میتواند بسیار جذابتر باشد، زیرا یک صدای تنها نیست و چون به صورت مداوم از یک نفر به نفر دیگر تغییر میکند، این میتواند مدت زمان توجه شما را بیشتر کند.
بله. آیا این معنی دارد؟
صدف بینون: بله، این معنی دارد. دریافت.
مت ادمنسون: بنابراین پادکست چهار نفره، به عنوان یک مثال، من آن را به صورت زنده دیدم و عالی بود. فکر میکنم یک امکان فوقالعاده است. من واقعاً اینطور فکر میکنم. و فکر میکنم اگر در پادکستینگ تازهکار هستید یا در حال تلاش هستید، پس فکر کردن به اینکه چه کسی دیگری میتواند درگیر باشد، یک ایده واقعاً جالب است و حتماً پادکست جان را چک کنید زیرا نکات واقعاً مفیدی را یاد خواهید گرفت.
یکی از چیزهایی که آنها انجام میدهند، که فکر میکنم واقعاً شما میتوانید در هر نوع پادکستی انجام دهید، که او در آن صحبت کرده بود، این است که آنها ضبط دستهای انجام میدهند. بله. بنابراین آنها یک روز را گرفته و چهار قسمت را ضبط میکنند. و فکر میکنم این احتمالاً درست است، ممکن است پنج قسمت بگیرید، اما من فکر میکنم سعی کردن که بیش از آن انجام شود، پس از روزها که من 9 پادکست را در یک روز ضبط کردهام، و این واقعاً [00:15:00] وحشتناک بود.
از برخی لحاظ، این هم نبود که همه یک پادکست مشابه بودند، این همه پادکست تجارت الکترونیک نبود. این اصل [00:15:00] مکالمه نبود، بله. نه،
صدف بینون: بله. نه، این مکالمههای متفاوتی بود.
مت ادمنسون: بنابراین نوعی مفید بود. اما سخت بود، و بنابراین دیده میشود که چرا آنها چهار چاپ را در یک روز انجام میدهند تا واقعاً به صورت دستهای ثبت کنند، بگویید، درست است که من میخواهم همه قسمتهای این ماه را انجام دهم.
بنابراین واقعاً این یک روش خوب برای انجام آن است، مگر اینکه شما چیزی بسیار موضوعی دارید. بله. آیا میدانید؟ بهطوری که این باید به عنوان مثال، من باید به خبرهای امروز پاسخ دهم. مثل اینکه باید در مورد آنچه که در حال حاضر موضوعی است صحبت کنم. خوب، ما یک دولت جدید بریتانیا داریم.
و میدانید، شما بحث بین ترامپ و بایدن را داشتید. اگر ما چیزی در حال حاضر موضوعی انجام میدهیم، من آنها را به شیوهای افراطی ثبت نمیکردم زیرا هیچکس نمیداند که چه اتفاقی در چهار هفته آینده خواهد افتاد. آیا بایدن هنوز دموکرات خواهد بود؟ نمیدانم. یا این خیلی هیجانانگیز است، درست است؟
بنابراین، اما در تجارت الکترونیک، چیزها سریع تغییر میکنند و آنها به سرعت تغییر میکنند، اما میتوانید آنها را یکبار در ماه یا هر زمانی که لازم است، دفعات انجام داده و هنوز هم به شدت مرتبط باقی بمانید.
صدف بینون: [00:16:00] بله، حتی در مورد موضوعات AI.
مت ادمنسون: حتی در مورد موضوعات AI. اما من دیروز در مورد این فکر میکردم. اوه، ما، من یک نفری دارم که در پارک پیادهروی میکنم، صبحها این کار را دوست دارم، تفکر در مورد زندگی، عشق و جهان. و داشتم فکر میکردم که جالب است که یک پادکست، و در ذهنم، نام آن را متفاوت نظرات یا یک رویکرد متفاوت یا چیزی شبیه آن گذاشتم که در آن سه یا چهار نفر داشته باشید که دیدگاههای متفاوت نسبت به جهان دارند، میدانید، و در ذهنم، من یک دوست مشخص دارم،
که او یک دیدگاه متفاوتی دارد، در زندگی و اینکه چگونه به زندگی نزدیک میشوید، میدانید، و فکر میکنم واقعاً جالب است که بگویید، درست است، سه یا چهار نفر مختلف را دور هم بگذارید و بگویید، بیایید دربارهٔ سیاست صحبت کنیم.
میدانید، شما کدام کاندید را رأی خواهید داد و چرا؟ و در میان خود گفتوگوی دوستانه داشته باشید. بنابراین شما سه یا چهار دیدگاه کاملاً متفاوت دریافت میکنید، [00:17:00] و برخی از آنها در برخی موارد به هم نزدیک میشوند، اما من فکر میکنم چیزی شبیه به این میتواند واقعاً خوب باشد، میدانید، و فکر میکنم چرا که نه، اگر میخواهید موضوعی مثل آن انجام دهید، صدای متفاوتی داشته باشید، برخی، برخی از منحصر به فرد، فکر میکنم اینکه جان این کار را انجام داده است، عالی است، زیرا نمیدانم؛ اینطور نیست که او یک دموکرات و یک جمهوریخواه داشته باشد، شاید باشند، نمیدانم، اما اینگونه نیست که آنها کاملاً مخالف باشند.
اینقدر است که ما چهار رشته از این صنعت و کارشناسان در هر قسمت داریم که میتوانند به آن گفتوگو اضافه کنند و یکدیگر را تکمیل کنند.
صدف بینون: به نوعی.
مت ادمنسون: من فکر میکنم که کار میکند. اما همچنین فکر میکنم که طرف دیگر طیف نیز درست است. بنابراین، میدانید، شما میتوانید یک فرد با ایمان و یک فرد بدون ایمان را در مورد مسائل فرهنگی صحبت کنید و چه شکلی است؟
و فکر میکنم چیزی شبیه به این میتواند بسیار جالب باشد.
صدف بینون: این جالب خواهد بود.
مت ادمنسون: بله. برای دریافت نظرات متفاوت در مورد گفتوگو.
صدف بینون: بله. من فکر میکنم شخصاً من این را برای چیزی که کمی مبهم است، مثلاً کمی جنجالی باشد، دوست دارم، اما اگر من مطمئن نباشم کدام طرف را دوست د دارم.
بله، بله. [00:18:00] مانند کدام یک؟ من کدام طرف بودم. بله. نه خیلی.
مت ادمنسون: خوب! خوب! اما من میتوانم این سبک پادکست را در بسیاری از صنایع دیگر ببینم. بله. فکر میکنم یک چیز که شما باید داشته باشید، چه دو نفر میزبانی کنید، همانطور که ما این کار را میکنیم، یا چه سه نفر، چه چهار نفر، یک چیز که من فکر میکنم باید داشته باشید، توانایی در دوستی با آن شخص است.
من فکر نمیکنم شما باید حتماً مقدار زیادی گفتمان وحشی داشته باشید. اما من فکر میکنم باید نوعی شیمی در آنجا وجود داشته باشد، طبیعی باشد. بله، باید بتوانید جملات یکدیگر را تمام کنید.
صدف بینون: افکار، جملات.
مت ادمنسون: آفرین.
صدف بینون: ما قطعاً هنوز نیاز داریم
مت ادمنسون: به تمرین.
صدف بینون: به آنجا میرسم.
مت ادمنسون: در نهایت، درست مثل راهآهن بریتانیا، سرانجام به آنجا خواهیم رسید. اما نه، من فکر میکنم. من فکر میکنم که این یک ایده خوب است. به ویژه اگر نمیخواهید پادکست فردی را انجام دهید یا نیاز به کمکی دارید تا در آنجا همکاری کنید. فکر میکنم این واقعاً چیز خوبی است. بنابراین بله، دستمریزاد به شما جان برای انجام این کار و حتماً پادکست او را بررسی کنید و فکر کنید که چگونه میتوانید آن را به نفع خود انجام دهید، میدانید، و فقط چند آزمایش انجام دهید، ببینید چگونه میتواند کار کند، چگونه نمیتواند.
او در چند قسمت آینده درباره چه چیزی صحبت خواهد کرد؟ آیا او ادامه گفتگو درباره این را در پیش گرفته است یا به چیزهای دیگر میپردازد؟ بله، این کمی درباره این است و سپس به چیزهای دیگر منتقل میشود.
ساده بیون: عالی است. بنابراین حتماً بمانید. اگر میخواهید بیشتر درباره پادکست چندنفره یا پادکست پنل، شاید بهتر باشد به این صورت بگویید.
پادکست چند نفره؟
صدف بینون: چند نفره؟ نه، من با پنل میروم.
مت ادمنسون: بله، من هم با پنل میروم. به پادکست پنل بروید. پس بله، اگر به این نوع ایده علاقه دارید، مطمئن شوید که مشترک شوید، زیرا در هفتههای آینده درباره آن صحبت خواهیم کرد. اما، بله، چیز دیگری درباره این داریم؟
صدف بینون: نه، این خوب است.
مت ادمنسون: این کوتاه بود. بله. این شیرین بود. متشکرم. جان، شما یک افسانه هستید. خوشحالم که در سمینار زیر به شما پیوستم، دوست من، و بابت دعوت به گاز مانکی (Gas Monkey) که عالی بود. اما بله، ما در هفته آینده شما را خواهیم دید که با، خوب، من میگویم ما، شما دوباره با جان صحبت خواهید کرد.
صدف بینون: بله، یکی دیگر با جان.
مت ادمنسون: و آیا میدانید در آن به چه چیزی خواهید پرداخت؟
بله. درباره چه چیزی صحبت خواهیم کرد؟
صدف بینون: بیشتر از آنچه که بود. بیشتر بینشها.
مت ادمنسون: بله، بیشتر بینشها. در واقع نمیدانیم او چه کار میکند. اما در قسمت بعدی متوجه خواهیم شد. بنابراین مطمئن شوید که به ما بپیوندید. در آن، مطمئن شوید که لایک کنید و مشترک شوید و تمام کارهای خوب دیگر را با پادکست انجام دهید. آیا چیز دیگری وجود دارد که باید به مردم بگوییم؟
صدف بینون: نه، این خوب است.
مت ادمنسون: آیا مطمئن هستید؟ بله. من فکر میکنم چیزی را فراموش کردهام. بله، شما
صدف بینون: درست گفتید، اما در دفعه بعد به آن خواهیم پرداخت.
مت ادمنسون: احتمالاً به نوعی این را اشتباه کردهام. نه، خیلی خوب. خوب، متشکرم، خانمها و آقایان. خب، اینجا از من همین بود. اینجا از صدف شگفتانگیز همین بود. هفته خوبی را در هر کجا که هستید داشته باشید. تا دفعه بعد میبینیم. خداحافظ.
صدف بینون: و این ما را به پایان قسمت امروز در پادجانکشن میرساند. اگر از بینشهای این قسمت لذت بردید و میخواهید گفتگو کامل را با مهمان ویژه امروز بشنوید، فراموش نکنید که به podjunction. [00:21:00] com مراجعه کنید که در آن میتوانید اطلاعات بیشتری درباره پیوستن به گروه پادجانکشن پیدا کنید.